- دل گسل
- نومید کننده، قاطع امید
معنی دل گسل - جستجوی لغت در جدول جو
- دل گسل
- آنچه سبب گسستن و آزرده شدن دل شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آسایش دهنده به دل
آنکه یا آنچه غم را ببرد، غم زدا
آسایش دهنده به دل، آنچه باعث آسایش قلب و آرامش خاطر شود
آنکه یا آنچه غم را ببرد غمزدا
دلپذیر، دل پسند، دل نشین، چیزی که انسان آن را بخواهد و بپسندد
Hearty
сердечный
herzlich
сердечний
serdeczny
caloroso
cordiale
cordial
chaleureux
hartelijk
दिलदार
moyo mrefu
กระตือรือร้น
دلگرم
دنباله باریکی که گل را بساقه می پیوندد پایک
تردید، دودلی
دل دل کردن: کنایه از شک و تردید داشتن، تشویش و تردید در کاری، دودلی
دل دل کردن: کنایه از شک و تردید داشتن، تشویش و تردید در کاری، دودلی